بستن

ارزیابی ریسک به روش frank and morgan

 بررسی روش های ارزیابی ریسک حریق

يكى از آرمان ها و اهداف سازمان بهداشت جهانى (WHO) در اهداف توسعه هزاره (MDGs) دست يافتن به اشتغال و كار سالم براى همه می باشد. بر اساس آمار سازمان جهانى بهداشت سالانه بيش از 300000 مرگ دراثر سوختگى ناشى از آتش سوزى اتفاق می افتد و بيش از 95 درصد سوختگی هاى مربوط به آتش سوزى در كشورهايى با درآمد متوسط و كم اتفاق می افتد.
 بيش ترين آمار مرگ و مير ناشى از آتش سوزى دركشورهاى جنوب شرقى آسيا (6/11 مرگ به ازاى هر 100000 جمعيت در سال)، شرق مديترانه (4/6 مرگ به ازاى هر 100000 جمعيت در سال) وآفريقا (1/6 مرگ به ازاى هر 100000 جمعيت درسال) می باشد. طى سال هاى 2000 تا 2002 در كانادا ميزان تلفات ناشى از حريق 25/1 نفر در هر 100000 جمعيت بوده است. در طى سال هاى 2001 تا 2010 در ايالات متحده آمريكا سالانه 16 تا 45 مورد حريق خيلى بزرگ كه منجر به خسارات و تلفات زيادى شده رخ داده است. بر طبق آمار منتشره توسط انجمن ملى حفاظت در برابر حريق آمريكا(NFPA) در سال 2010 تقريبا 1331500مورد حريق در ايالات متحده آمريكا اتفاق افتاده است، كه منجر به مرگ 3120 نفر و مجروح شدن17720نفر شده و خسارت مستقيم ناشى از اين حريق ها 6/11 ميليارد دلار بوده است.
اين ارقام محافظه كارانه می باشد و شامل بسيارى از هزينه هاى غيرمستقيم مثل دادخواهى، بررسى حادثه و ديگر هزينه هاى تحميل شده به جامعه نيست.
در انگلستان در سال 1996بيش از 532000 مورد آتش سوزى رخ داد كه يك سوم آن در محيط هاى كارى بوده و باعث بيش از 600 مورد مرگ و 16000 جراحت افراد شده است. در ايران طبق بررسی هاى انجام شده در دهه 70 شمسى، هر سال بين 600 تا 900 مورد آتش سوزى به ازاى هر يك ميليون نفر در شهرهاى كشور رخ داده است كه بسيارى از آنها در محيط هاى كارى بوده است. آمار نشان می دهد كه براى اولين بار و بدون پيش حريق هاى بزرگ معمولا آگهى و علايم ملموسى براى ساكنين و شاغلين، رخداده است، در حالى كه طبق بررسی هاى انجام شده حداقل 75 درصد از موارد حريق قابل پيشگيرى می باشند؛ در نتيجه مديريت ريسك حريق در جهت جلوگيرى از بروز و گسترش حريق و به منظور افزايش سطح ايمنى كليه افراد جامعه از جمله شاغلين صنعتى در برابر صدمات ناشى از حريق يكى از موضوعات بسيار مهم جوامع بشرى در سراسر دنيا می باشد.
در هر صنعتی ، هرچند کوچک  تعداد خطرات موجود همیشه بیشتر از یک مورد بوده و از طرف دیگر  منابع مالی و فنی جهت کنترل همزمان خطرات شناسایی شده محدود است. لذا رده بندی خطرات بر اساس بزرگی و اهمیت شان در راستای کنترل آنها ضروری خواهد بود. 
با مشخص کردن بزرگی خطرات  شناسایی شده علاوه بر این که سطح و اهمیت آن ها مشخص خواهد شد، می توان در راستای حذف یا کنترل خطرات، منابع موجود را به طور سریع و صحیح هدایت کرد. از طرف دیگر این امر باعث می شود از اتلاف زمان و سرمایه های دیگر نیز جلوگیری شود، زیرا ممکن است ارزیابی های انجام شده نشان دهند بعضی از خطرات با توجه به احتمال وقوع و شدت پیامدهایشان نیاز به کنترل نداشته یا حداقل نیازمند کنترل کمتری هستند.
 

آناليز ريسك به روش فرانك و مورگان (Frank& Morgan) 

مديريت هر صنعتي جهت اختصاص منابع لازم براي كنترل ريسك نياز به ابزاري كارآمد دارد تا بتواند بر اساس آن، ريسك موجود در صنعت را سطح بندي کند. ارزيابي ريسك در واقع به عنوان يك ابزار قوي، همواره مورد توجه مديران بوده است. يكي از روش هاي موجود براي ارزيابي و تعيين ريسك صنايع، روش فرانك و مورگان است. اين روش به مديران ياري مي دهد كه سرمايه مناسب و لازم جهت رسيدن به حداكثر كاهش ريسك در واحدهاي مختلف يك كارخانه را اختصاص دهند. 
روش فرانك و مورگان داراي شش مرحله اساسي است:
1- محاسبه شاخص ريسك براي هر واحد 
2- تعيين ريسك نسبي براي هر واحد
3- تعييين رتبه ريسك براي هر واحد
4- تعيين كل سرمايه در معرض خطر هر واحد
5- محاسبه ريسك كلي براي هر واحد
6- رده بندي واحد ها بر اساس نمره كلي هر واحد

مطالب مرتبط: 
ارزیابی ریسک به روش ویلیام فاین
FMEA

برای مطالعه ادامه مقاله فایل زیر را دانلود نمایید. 


    فایل pdf     156