بستن

کودک کار کیست؟

کودک کار به کودکی اطلاق می شود که به واسطه فقر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی یا توسط باند و مافیا به مدت طولانی ومستمر به کار گرفته می‌شود. کودکان کار معمولا در معرض آسیب های جسمی، روحی، روانی و اجتماعی قرار دارند. از تحصیل محروم هستند و به نیازهای کودکی آنان توجهی نمی شود. همچنین خطرات زیادی آن ها را تهدید می‌کند.



دنیایی که می‌توانست تنها به کمک‌های ساده‌ی کودکانه کودکان کار، در محیط امن خانواده محدود شود، از کودک کار، کارهای سختی طلب می‌کند که هرگز در تاب و توان دست‌های کودکانه‌شان نیست. کارهایی دشوار، با پرداخت‌هایی ناچیز، که در مقابل، کودکی‌شان را از آن‌ها می‌دزدد و به رشد جسمی و ذهنی آن‌ها، آسیب می‌رساند.
سازمان بین‌المللی کار (ILO) اولین بار در سال ۲۰۰۲ روز جهانی مقابله با کار کودکان را راه‌اندازی کرد و عبارت “اکنون اقدام شود: کار کودکان پایان یابد” شعاری است که در سال جاری برای این مناسبت جهانی انتخاب شده است.
اساس آخرین گزارش سازمان بین المللی کار و یونیسف، تعداد کودکان کار در سراسر جهان به ۱۶۰ میلیون نفر رسیده که این اولین افزایش در ۲۰ سال گذشته است. همچنین با افزایش قابل توجهی در تعداد کودکانِ کار پنج تا ۱۱ ساله مواجه هستیم که مجبور به کار کردن هستند. کودکان در این گروه سنی بیش از نیمی از رقم جهانی کودکان کار را تشکیل می دهند. بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۱ میلادی، ۲۵۹.۶۴ میلیون کودک در گروه سنی پنج تا ۱۴ سال بوده اند که ۱۰.۱ میلیون نفر آنان کودک کار بوده اند. کشورهای در حال توسعه مانند هند بیشترین سهم را در معضل کودکان کار  داشته اند. در ایران آمار دقیقی از کودکان کار در دسترس نیست اما عددی میان 500 هزار تا 1 میلیون و 700 هزار نفر، برای تعداد کودکان کار ایرانی تخمین زده شده است. محل کار این کودکان، لزوماً در خیابان‌ نیست، آن‌ها در باربری‌ها، خیاطی‌ها، آجرپزی‌ها، خانه‌ها، کار های زیر زمینی و مواردی از این دست، هم مجبور به کارند برخلاف تصور عموم، که بیشتر کودکان کار و خیابان را فاقد خانواده و سرپناه و زیر نظر افرادی خاص می‌دانند، طبق بررسی‌های آماری و میدانی،75 درصد این کودکان با خانواده هایشان زندگی می کنند. خانواده‌هایی که درگیر آسیب‌های گوناگون اجتماعی، همچون حاشیه‌نشینی، فقر، بیکاری، مشکلات حاد معیشتی، اعتیاد، خشونت و تجاوز هستند. خانواده‌هایی که عمدتا ناآگاه و ناتوان در انجام مسئولیت‌های سنگین پدری و مادری هستند. خانواده‌هایی با فرهنگ‌هایی بیمار که گاه، دختران را در کودکی، مجبور به ازدواج با افرادی فاقد هرگونه صلاحیت می‌کند. این قربانیانِ کودک‌همسری، جدا از تحمل تلخی‌ها و مشکلات بی‌شمار، هیچ مهارتی برای ایفای نقش همسری و مادری ندارند.
میراث خانواده‌هایی با جایگاه و شأن اجتماعی پایین و فاقد عزت نفس و احترام، که اغلب با تحقیر و توهین مواجه بوده‌اند، اغلب، انحراف و انزوا یا خشونت و طغیان خواهد بود. کودکان رشد‌یافته در چنین فضایی، در آینده، برداشته‌هایشان را با جامعه تقسیم خواهند کرد. 97 درصد والدین این کودکان بی سواد هستند حاصل بی سوادی و بی توجهی خانواده، طرد اجتماعی و محرومیت آن‌ها از بسیاری حقوق مدنی و آموزش‌هاست.


نیاموختن مهارت‌های زندگی، موجب می‌شود کودکان کار از عهده حل ساده‌ترین مسائل پیرامون خود بر نیایند و با کوچک‌ ترین اتفاقات، درگیر خشونت‌هایی شوند که اغلب به ضرب و جرح و حتی قتل منجر می‌شود.
نیافتن فرصت کودکی، بزرگ‌ترین ظلم و غم‌انگیزترین اتفاقی است که برای کودکان کار رخ می‌دهد. کودکانی که بازی‌شان، پشت چراغ‌ قرمز، دویدن میان خودروها و اطراف کوره‌هاست.
حضور در محیط‌های ناسالم و انجام کارهای آسیب‌زا، مشکلاتی برای سلامت کودکان کار به همراه دارد که متاسفانه هزینه درمان و فرهنگ پیگیری آن را ندارند .
سوء تغذیه به عنوان رایج‌ترین مشکل بچه کار، جدی‌ترین عامل مخرب رشد ذهنی و جسمی اوست.
آرتروز، دیسک کمر و اختلالات رشد، آسیب‌هایی است که از همان کودکی گریبانگیر کودکانی می‌شود که بارکشی می‌کنند. عفونت‌های ریوی و مشکلات پوستی نیز خیلی زود به سراغ کودکان زباله‌گرد می‌آید.
گذر از دوره کودکی و نوجوانی و ورود به دنیای بزرگسالی، سرآغاز دور جدیدی از مشکلات این کودکان است؛ آن‌ها که هیچ آموزشی برای کسب درآمد، مدیریت زندگی و حضور اجتماعی ندیده‌اند، با انبوهی از مشکلات جدید روبرو خواهند بود.
مطالعات جرم‌شناسی نشان می‌دهد اغلبِ مجرمان و بزه‌کاران، کودکی پرآسیبی را پشت سر گذاشته‌اند.
در واقع میتوان گفت: آسیب های اجتماعی امروز، حاصل بی توجهی به کودکان در معرض آسیب دیروز بوده است.
حمایت‌های مادی، برای تأمین خوراک و پوشاک این کودکان، لازم است اما هرگز کافی نیست.
آموزشِ درست، مهم‌ترین نیاز کودکان کار ، برای رهایی از آسیب‌های بی‌شماری است که در محیط رشد آن‌ها وجود دارد.
آموزشی، نه محدود به آموزش‌های مرسوم و معمول مدارس عادی، که مجموعه‌ای از مهارت‌های فردی و اجتماعی با عنوان آموزش بهتر زندگی کردن و ایجاد محیطی آموزنده و سرشار از شور و نشاط مورد نیاز و مطلوب خواهد بود.
ساختار و فرایندهای مدارس مرسوم، توان پاسخ‌گویی به نیازهای این کودکان را ندارد. جذب، نگهداشت و توانمندسازی کودکان کار در این مدارس، غیر قابل انجام است.
پدیده کودکان کار هرروز ابعاد پیچیده‏‌تری پیدا می‌‏کند و حضور هر روزه آنان در خیابان، ضرورت سیاست‏گذاری درست در این زمینه را به امری اجتناب ناپذیر بدل کرده است. بیش از ۳۰ سال از تصویب پیمان نامه حقوق کودک می‌گذرد و سالیان زیادی از کنفرانس‌‏های عمومی سازمان بین‏‌المللی کار گذشته است که کار کودک را ممنوع اعلام کرده‌اند و خواهان پایان دادن به بهره کشی از کودکان کار و اقدام‌های ملی کشورها در این زمینه شده‌اند.
سازمان ملل و سازمان بین المللی کار با طرح برنامه‌هایی خواهان لغو کار کودک و ریشه کنی فقر در جهان تا سال ۲۰۲۵ شده‌‏اند. زمانی که برنامه اعلام شد دست‌‏اندرکاران این برنامه فکر می‏‌کردند سالهای زیادی در پیش است و می‌توان با اجرای برنامه‌های دراز مدت و کوتاه مدت به این مهم دست یافت. در سالهای گذشته با اتکاء به کمکهای مالی بین‏‌المللی و کوشش فعالان مدنی در جهت اجرای برنامه‌های مبارزه با فقر و برنامه‌های آموزشی جمعیت کودکان کار تا سال ۲۰۱۶ کاهش چشمگیری یافت اما از سال ۲۰۱۶ این رشد با کندی قابل توجهی روبرو شده است

چرا کودکان را برای کار انتخاب میکنند؟

کار کودکان ارزان است. کودکان کار اتحادیه ندارند و نمی‌توانند به دادگاهی شکایت برند. نبود یک اراده سیاسی در جهان برای پایان دادن به کار کودکان یکی از مهمترین دلایل ادامه حضور کودکان در بازار کار است.
در ایران نیز با وجود قوانین متعدد و امضای پیمان نامه حقوق کودک، مقاوله نامه ۱۸۲ مبنی بر محو بدترین اشکال کار کودک و وجود قوانینی چون قانون اساسی (اصل۳۰)، قانون کار(مواد۸۰، ۸۱، ۸۳)، قانون مجازات اسلامی(ماده ۹۳۱)، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، کودکان زیادی برای تامین مایحتاج زندگی مجبور به کار هستند، این قوانین نتوانسته است بستر مناسبی برای حمایت از آنان فراهم کند. در برنامه ششم توسعه، دولت متعهد شد که ۲۵درصد از جمعیت کودکان کار را کاهش دهد. برای اولین بار نام کودکان کار در برنامه توسعه کشوری برده شد ولی در اینجا هم هیچ آماری از تعداد کودکان کار ارائه نشد که بتوان در پایان برنامه ششم ارزیابی روشنی از این برنامه ارائه داد. اقدامات انجام شده بیش از هر چیز بر عملیات قهر آمیز حذف فیزیکی کودکان از سطح خیابانها متمرکز شد. این اقدامات کودکان را به کارهای خطرناکتر و دشوارتر مثل زباله گردی و غیره سوق داد و تاثیر چندانی در بهبود شرایط کودکان کار نداشت. برخی مداخله‌های دولتی از جمله دادن یارانه، اجازه تحصیل به کودکان افغانستانی در مدارس ایران (که هم اکنون برای کلاس اولیها با مشکلات جدی مواجه شده است)، طرح کودک و خانواده سازمان بهزیستی و فعالیتهای سازمانه‏ای غیردولتی تا حدودی در بهبود شرایط زندگی کودکان کار موثر بوده است.

قوانین کار کودک در ایران چیست؟

براساس ماده ۷۹ قانون کار به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است و همچنین براساس ماده ۸۰ قانون مذکور، کارگری که سنش بین ۱۵ تا ۱۸ سال تمام باشد، «کارگر نوجوان» نامیده می‌شود و در بدو استخدام باید توسط سازمان تامین اجتماعی مورد آزمایش‌های پزشکی قرار گیرد. براساس اعلام مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان ۱۴ هزار زباله‌گرد در تهران وجود دارد که ۴۷۰۰ نفر از این افراد یعنی معادل یک سوم آنها کودک هستند.
موضوع کودکان کار و خیابان به فقر بستگی دارد. همچنین به این موضوع بستگی دارد که بازار کار چقدر تمایل به استفاده از این کودکان دارد؟ زیرا کار کودک بازار ارزانی است و حتی اگر کودک به اندازه فرد بزرگسال کار کند، حقوق او به اندازه فرد بزرگسال نیست. همچنین به این بستگی دارد که چقدر سیاست‌های مهاجرتی ما درست است و اجازه می‌دهیم که کودکی از کشور دیگری به عنوان کودک وارد کشور ما شود و به کار گرفته شود.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه سازمان بهزیستی در این زمینه طی چندین سال گذشته، ۳۷ مرکز شبانه‌روزی برای نگهداری کودکان داشته که سالانه ۶۰۰۰ کودک کار در خیابان در این مراکز مورد پذیرش قرار می‌گرفتند، اظهار کرد: در آن زمان بررسی‌ها نشان داد که حدود 75 درصد از این کودکان با خانواده خود زندگی می‌کنند.
وی با بیان اینکه طبق اعلام وزارت کار و اشتغال حدود هفت میلیون شغل غیررسمی در کشور داریم، گفت: ۷ میلیون شغل غیررسمی یعنی افرادی که هیچ بیمه‌ای ندارند و زمانی که بحران کرونا وارد می‌شود این افراد بیشتر آسیب می‌بینند، زیرا نه بیمه بیکاری به آنها تعلق می‌گیرد و نه وابسته به سازمانی هستند که کمک‌های معیشتی و رفاهی دریافت کنند. 

منابع:

صبح رویش