بستن

حادثه معدن مونونگاه

مونونگاه مرگبار ترین فاجعه معدن در تاریخ ایالات متحده آمریکا

در 6 دسامبر 1907، یک انفجار مهیب در معادن شماره 6 و 8 شرکت زغال سنگ فیرمونت در مونونگاه، شهرستان ماریون رخ داد. انفجار قدرتمندی که زمین را تکان داد و چندین مایل دورتر شنیده شد، حداقل 362 مرد را کشت و آن را به بدترین فاجعه معدن در تاریخ ایالات متحده تبدیل کرد. اگرچه محققین هرگز به طور قطعی علت را مشخص نکردند، اما به این نتیجه رسیدند که خرابی قطار زیرزمینی، عملیات انفجار نادرست، یا یک لامپ شعله باز باعث ایجاد اشتعال و تجمع گرد و غبار و گاز شده و در نتیجه باعث انفجار مهیب شده است.
بسیاری از مردانی که در این دو معدن کار می‌کردند، مهاجر بودند، به ویژه از ایتالیا، مجارستان و روسیه. از آنجایی که در آن زمان هیچ امدادگر آموزش دیده ای وجود نداشت، معدنچیانی از پنسیلوانیا، مریلند و اوهایو که بسیاری از آن ها نیز از هموطنان مهاجر بودند، برای کمک به مونونگاه شتافتند. با کنار گذاشتن رقابت‌های قومیتی، این گروه‌های نجات از میان 700 هکتار زیرزمین، با مبارزه با آتش‌سوزی و گازهای مرگبار و انفجار با کلنگ و بیل عبور کردند. در نهایت، اجساد مثله شده مردان و پسران، برخی حتی هشت ساله، از قتل عام بیرون کشیده شدند. تعداد واقعی تلفات به طور قابل ملاحظه ای بیشتر تخمین زده شده است زیرا سیستم شناسایی معدن در انفجار از بین رفته بود.
در اولین هفته‌های پس از انفجار در مونونگاه، سه فاجعه بزرگ دیگر در معدن رخ داد که باعث شد آخرین ماه سال 1907 به «دسامبر سیاه» معروف شود. با وجود چنین حوادث هولناکی، مسبب بسیاری از عملیات های معدنی، از جمله مونونگاه، نادیده گرفتن احتیاط های ایمنی شناخته شده، استفاده از شمع های باز به جای لامپ های محافظ، استفاده از دینامیت ارزان قیمت به جای مواد منفجره قابل کنترل و حذف آزمایش هایی که گاز متان را تشخیص می داد، از جمله این موارد است. 
در نتیجه نارضایتی ملی پس از مونونگاه و سایر بلایای معدنی، کنگره اصلاحات اساسی را آغاز کرد. در سال 1908، رئیس جمهور تئودور روزولت از تشکیل یک آژانس فدرال برای بررسی حوادث معدن، آموزش پیشگیری از حوادث و انجام تحقیقات ایمنی معدن حمایت کرد. دو سال بعد اداره معادن تشکیل شد.
در سال 2009، پس از حمایت سناتورهای برد و راکفلر، قطعنامه 337 سنا، 6 دسامبر را به عنوان "روز ملی معدنچیان" تعیین کرد.


شرح فاجعه 

در روز جمعه، 6 دسامبر 1907، رسماً 420 مرد در دو معدن شماره 6 و 8 مونونگاه حضور داشتند، اگرچه تعداد واقعی بسیار بیشتر بود، زیرا کارگران اغلب فرزندان و سایر بستگان خود را برای کمک به معدن می بردند. در ساعت 10:28 صبح، انفجاری در یک بخش معدن رخ داد و به دنبال آن انفجاری بزرگتر در منطقه دیگری رخ داد که بلافاصله بیشتر افراد داخل معدن را کشت. این انفجار هم به معدن و هم به سطح زمین خسارت زیادی وارد کرد. سیستم های تهویه لازم برای تامین هوای تازه به معدن، همراه با بسیاری از واگن های ریلی و سایر تجهیزات از بین رفت. ورودی و فن تهویه معدن شماره 8 تخریب شد، اما به شماره 6 آسیب کمی وارد کرد. 
در داخل معدن، الوارهای نگهدارنده سقف منفجر شدند، که با ریزش سقف مشکلات بیشتری ایجاد کرد. علت رسمی انفجار مشخص نشد، اما بازرسان در آن زمان بر این باور بودند که یک جرقه الکتریکی یا یکی از لامپ‌های شعله باز معدنچیان باعث مشتعل شدن غبار زغال سنگ یا گاز متان شده است. 
بدترین انفجار در معدن شماره 8 رخ داد و شدت آن به حدی بود که سقف بتنی موتورخانه تکه تکه شد. قربانیان به طور ناگهانی جان خود را از دست دادند. هنگامی که انفجار همراه با انتشار گازهای مرگبار رخ داد، بسیاری در موقعیت هایی که در آن قرار داشتند، نشسته بودند و از دنیا رفتند. صحنه های اجساد در حین کار نجات تا حد زیادی رقت انگیز بود.
برای چندین روز زنان دیوانه وار جمع شده بودند و فریادهای عذاب آن ها کافی بود تا سخت ترین قلب ها را به ترحم بکشاند. مادران، همسران و خواهران غمگین منتظر بودند و تماشا می کردند و گریه می کردند. برخی دعا می خواندند، برخی آواز می خواندند، و برخی در غم و اندوه بسیار، هیستریک می شدند و می خندیدند.

علل فاجعه

این معادن به طور کلی مجهزترین معادن در ایالت در نظر گرفته می شدند. فن شماره 8 در هر دقیقه 240000 فوت هوا را وارد معدن می کرد و فن شماره 6 ظرفیت 200000 فوت در دقیقه را داشت. یک بازرس دولتی معدن، آقای لارو، اندکی قبل از فاجعه آن ها را بازرسی کرده و از وضعیت آن ها ابراز خرسندی کرده بود. در زمان بازرسی وی در شماره 8 هیچ اثری از گاز یا گرد و غبار وجود نداشت و در شماره 6 تنها اثری خفیف از گرد و غبار مشاهده شده بود.
تئوری ها و توضیحات زیادی ارائه شده است که کم و بیش بر اساس واقعیت ها ثابت شده است. گزارش بازرسان ایالت اوهایو بیان می‌کند که هیچ بازمانده‌ای وجود ندارد که به طور قابل اتکا اطلاعاتی در مورد وضعیت معدن یا نقص تهویه در محل کار معدن، یا خطراتی که در صبح انفجار وجود داشت، ارائه کند. با این حال، با توجه به داده‌های موجود، بازرسان اوهایو معتقدند که فاجعه ناشی از انفجار یک گلوله منفجر شده است. اگرچه آن ها اظهار می کنند که انفجار احتمالاً می تواند ناشی از تجمع غبار زغال سنگ باشد. بازرسان ویرجینیای غربی در گزارش خود به عنوان نتیجه گیری خود اعلام کردند که انفجار ناشی از تجمع گرد و غبار بوده و توصیه می کنند که آبپاشی به عنوان وسیله ای برای به حداقل رساندن احتمال وقوع فجایع مشابه در آینده باشد.
نظری که توسط بازرس ارشد معدن جیمز دبلیو پال مطرح شد مبنی بر اینکه انفجار ناشی از "یک گلوله دمنده که گرد و غبار را ملتهب می کند" بوده است، عملاً با حکم هیئت منصفه پزشکی قانونی تایید شد.

عملیات امداد و نجات

اولین امدادگران داوطلب بیست و پنج دقیقه پس از انفجار اولیه وارد دو معدن شدند. بزرگترین تهدید برای امدادگران، بخارات، به ویژه نم سیاه و نم سفید بود. از بین رفتن دستگاه تهویه در آن زمان، ورود اکسیژن به این مناطق را غیرممکن می کرد.
مشکلات دود سمی با آسیب زیرساختی ناشی از انفجار اولیه تشدید شد. معدن ها برای جلوگیری از تجمع گاز سمی به فن های تهویه بزرگ نیاز داشتند و انفجار در مونونگاه تمام تجهیزات تهویه معدن شماره 8 را از بین برد و فن در شماره 8 را از کار انداخت. امدادگران در نهایت توانستند فن شماره 6 را دوباره وصل کنند، اما ناتوانی در پاکسازی معدن از گازها باعث تاخیر بیشتر و پیچیده شدن تلاش های نجات و بازیابی شد.
امدادگران تنها می توانستند هر بار 15 دقیقه در معدن بمانند. در تلاشی بیهوده برای محافظت از خود، برخی از معدنچیان سعی می کردند صورت خود را با ژاکت یا تکه های پارچه بپوشانند، در حالی که این ممکن بود بتواند ذرات معلق را فیلتر کند، اما نمی توانست از معدنچیان در یک محیط بدون اکسیژن محافظت کند. 
یک معدنچی لهستانی نجات یافت و چهار معدنچی ایتالیایی فرار کردند. آمار رسمی کشته شدگان به 362 نفر رسید که 171 نفر از آن ها مهاجر ایتالیایی بودند. سایر قربانیان این فاجعه شامل روس ها، یونانی ها و کارگران مهاجر اتریش مجارستان بودند. 216 زن بیوه شدند و معدنچیان 475 کودک را به جای گذاشتند که 31 نفر دیگر پس از فاجعه متولد شدند. .
درخواست کمک مالی برای ادامه کار امدادرسانی در میان خانواده های قربانیان با واکنش سریع مواجه شد. جلسات دسته جمعی در تعدادی از شهرهای سراسر ایالت برگزار شد که در آن کمک های سخاوتمندانه ای انجام شد. و بسیاری از جوامع برادر و خیرخواه و برخی از روزنامه ها نیز در کار جمع آوری سرمایه کمک می کردند. 

پیامد های فاجعه مونونگاه

اگرچه تحقیقات بعدی نتوانست علت واقعی انفجارها را کشف کند، اما شدت فاجعه باعث اعتراض عمومی به نفع قوانین ایمنی قوی‌تر و نظارت عمومی بر معادن شد. یکی از ویژگی های قابل توجه مجتمع معدنی مونونگاه این بود که معادن شماره 6 و 8 توسط یک شفت به هم متصل بودند تا به هر دو معدن اجازه تهویه از یک ورودی داده شود. این امر باعث می شد که در صورت بروز حادثه، افراد در هر دو معدن در معرض خطر قرار گیرند. حتی پس از آشکار شدن این نقص زیرساختی، شرکت زغال سنگ فیرمونت این دو معدن را جدا نکرد. مشکلات دیگر شامل عدم استفاده از تجهیزات مکانیکی و الکتریکی و عدم آبرسانی کافی به مسیرهای حمل و نقل به منظور ته نشینی گرد و غبار یا نصب سیستم های حذف گرد و غبار مناسب تر بود.
در نتیجه، مردم خواستار نظارت بیشتر برای کمک به تنظیم معادن شدند. کنگره در سال 1910 دفتر معادن ایالات متحده را با هدف بررسی و بازرسی معادن برای کاهش انفجار و محدود کردن اتلاف منابع انسانی و طبیعی ایجاد کرد. علاوه بر این، اداره معادن افسرانی را استخدام کرد که به آموزش خدمه معدن، ارائه خدمات نجات و بررسی بلایا می‌پردازند. 

مطالب مرتبط
بررسی حادثه کانال لاو
بررسی حادثه بوپال هند
 
    فایل pdf     12