25 آوریل، قبل از تعطیلی معمول، خدمه راکتور در چرنوبیل 4 شروع به آماده شدن برای آزمایشی کردند تا تعیین کنند که توربین ها چه مدت می چرخند و به پمپ های گردشی اصلی پس از قطع منبع برق اصلی می چرخند و نیرو تامین می کنند. این آزمایش در سال قبل در چرنوبیل انجام شده بود، اما برق توربین به سرعت کاهش یافت، بنابراین طرحهای تنظیمکننده ولتاژ جدید آزمایش شدند.مجموعه ای از اقدامات اپراتور، از جمله غیرفعال کردن مکانیسم های خاموش شدن خودکار، قبل از آزمایش آزمایشی در اوایل 26 آوریل انجام شد. تا زمانی که اپراتور برای خاموش کردن راکتور حرکت کرد، راکتور در وضعیت بسیار ناپایدار قرار داشت. یک ویژگی خاص در طراحی میلههای کنترل باعث افزایش چشمگیر قدرت در هنگام وارد شدن به راکتور شد. تعامل سوخت بسیار داغ با آب خنک کننده منجر به تکه تکه شدن سوخت همراه با تولید سریع بخار و افزایش فشار شد. ویژگیهای طراحی راکتور به گونهای بود که صدمات اساسی حتی به سه یا چهار مجموعه سوخت منجر به تخریب راکتور میشد. فشار بیش از حد باعث شد که صفحه پوششی 1000 تنی راکتور تا حدی جدا شود و کانال های سوخت پاره شود و تمام میله های کنترل که در آن زمان فقط در نیمه راه رفته بودند، مسدود شود. سپس تولید بخار شدید در کل هسته پخش می شود (تغذیه شده توسط آبی که به دلیل پاره شدن مدار خنک کننده اضطراری به هسته ریخته می شود) باعث انفجار بخار و انتشار محصولات شکافت در جو می شود. حدود دو تا سه ثانیه بعد، انفجار دوم قطعاتی از کانال های سوخت و گرافیت داغ را به بیرون پرتاب کرد. در نتیجه این انفجارها دو کارگر جان باختند. گرافیت (تقریباً یک چهارم از 1200 تن آن به بیرون پرتاب شده است) و سوخت رشته ای شد و باعث ایجاد تعدادی آتش سوزی شد. حدود 200 تا 300 تن آب در ساعت با استفاده از پمپ های آب تغذیه کمکی به نیمه دست نخورده راکتور تزریق می شد اما به دلیل خطر سرازیر شدن و جاری شدن سیل در واحدهای 1 و 2 پس از نیم روز متوقف شد. در دهمین روز پس از حادثه، حدود 5000 تن بور، دولومیت، ماسه، خاک رس و سرب برای خاموش کردن آتش و محدود کردن انتشار ذرات رادیواکتیو توسط هلیکوپتر بر روی هسته در حال سوختن ریخته شد. گزارش سال 1991کمیته دولتی نظارت بر ایمنی در صنعت و انرژی هستهای در مورد علت اصلی حادثه، اقدامات اپراتور را پشت سر گذاشت. در این بیانیه آمده است که اگرچه مطمئناً درست است که اپراتورها راکتور خود را در شرایط خطرناکی ناپایدار قرار دادهاند (در واقع در شرایطی که عملاً تصادف را تضمین میکند)، همچنین درست است که در انجام این کار آنها در واقع تعدادی از سیاستهای عملیاتی حیاتی را نقض نکردهاند. و اصول، زیرا چنین سیاست ها و اصولی بیان نشده بود. علاوه بر این، سازمان عامل از اهمیت ایمنی حیاتی خاص حفظ حداقل حاشیه واکنش پذیری عملیاتی یا ویژگی های کلی واکنش پذیری RBMKکه عملکرد کم توان را بسیار خطرناک می کند آگاه نشده بود.
این فاجعه در 25 تا 26 آوریل 1986 رخ داد، زمانی که تکنسین های راکتور واحد 4 آزمایشی با طراحی ضعیف انجام دادند. کارگران سیستم تنظیم قدرت راکتور و سیستم های ایمنی اضطراری آن را خاموش کردند و اکثر میله های کنترل را از هسته آن خارج کردند و در عین حال به راکتور اجازه دادند با قدرت 7 درصد به کار خود ادامه دهد. این اشتباهات توسط دیگران تشدید شد و در ساعت 1:23 بامداد 26 آوریل واکنش زنجیره ای در هسته از کنترل خارج شد. چندین انفجار باعث ایجاد یک گلوله آتش بزرگ شد و فولاد سنگین و درب بتنی راکتور را منفجر کرد. این اتفاق و آتش سوزی متعاقب آن در هسته راکتور گرافیتی مقادیر زیادی از آن مواد رادیواکتیو را به اتمسفر ، جایی که توسط جریان های هوا به فواصل زیادی منتقل شد آزاد کرد. ذوب بخشی از هسته نیز رخ داد.